وقتی نخستین وب اپلیکیشن تان را می سازید و آن را در اختیار کاربران قرار می دهید، احتمالا از میزان بازخوردهایی که نشان می دهد به چه چیزهایی دقت نکرده اید، متعجب خواهید شد. 

بسیاری از آنها در ابتدا کاملا واضح به نظر می رسند اما وقتی کار طراحی و برنامه نویسی را شروع می کنید فراموش می شوند. این موارد مانند چاشنی غذا هستند: موقع غذا خوردن به سختی متوجه وجود آنها می شوید. اما وقتی فراموش شده باشند غذا مزه خوبی ندارد. در اینجا سراغ ۱۰ مورد مهم می رویم که اغلب در طراحی یک وب اپلیکیشن فراموش می شوند. در قسمت اول با ۵ مورد اول آشنا می شوید و در قسمت دوم سراغ بقیه موارد می رویم. پس ادامه مطلب را از دست ندهید.

تلفن های هوشمند و تبلت ها افق جدیدی را در فناوری به وجود آورده اند. با ورود هر فناوری جدید به زندگی ما، مجموعه تازه ای از کلمات و اصطلاحات هم وارد دایره لغات‌مان می شود. 

در گجت های جدید از نمایشگرهای لمسی استفاده می کنیم و انگشتان ما رابط مستقیم با اپلیکشن ها به شمار می آیند. اما اگر دقت کنید، اکثر کاربران از کلمات و عبارت های مناسب هنگام کار با نمایشگرهای لمسی استفاده نمی کنند. 

بیایید اول به کامپیوترها و گذشته نگاه کنیم. موس اختراعی بود که تحولی بزرگ به وجود آورد و کار با کامپیوترهای شخصی را آسان کرد. همراه با ورود موس، کلمه های جدیدی هم وارد زندگی ما شد. با موس «کلیک» می کنیم، «دوبل کلیک» می کنیم و گاهی اوقات هم Drag and Drop انجام می دهیم. 

اما این روزها زیاد می شنویم که از این کلمات برای توصیف حرکات انجام شده با «انگشت» روی نمایشگرهای لمسی هم استفاده می شود. حتی گاهی خود برنامه نویس ها و نویسنده های مقالات فناوری هم مرتکب این اشتباه می شوند و برای مثال روی اپلیکشن تلفن تان می بینید که نوشته: روی دکمه شروع «کلیک» کنید.

وقتی من این جمله را می شنوم احساس می کنم نویسنده اش یک موس به موبایل متصل کرده و مشغول کار با تلفن است. دنیای نمایشگرهای لمسی نامگذاری خودش را دارد که اتفاقا بسیار متنوع تر از چند اسم محدود مربوط به موس ها است. 

برای مثال روی نمایشگر لمسی به جای «کلیک» از کلمه «تَپ» استفاده می شود. چون اینجا از انگشت استفاده می کنیم. بنابراین باید بگوییم: روی دکمه شروع «تپ» کنید. 

بیایید نگاهی بیاندازیم به مجموعه حرکاتی که می توان روی نمایشگرهای لمسی انجام داد و با نامگذاری آنها آشنا شویم. توجه کنید که در این مطلب از کلمات اصلی انگلیسی استفاده می کنیم. چرا که برای بسیاری از آنها در حال حاضر معادل فارسی مناسبی وجود ندارد. اما اگر شما معادل خوبی سراغ داشتید در بخش نظرات آنها را معرفی کنید.

این روزها همه در مورد اپلیکیشن های موبایل صحبت می کنند. شما هم به این موضوع علاقمند می شوید و سراغ ساخت اپلیکیشن موبایل تان می روید. مقدار زیادی وقت و هزینه صرف آن می کنید اما در نهایت اپلیکیشن شما چیزی نمی شود که از ابتدا تصورش را داشتید. هر چند از عهده کارهای مورد نظرتان برمی آید، اما می بینید که کسی از آن استفاده نمی کند. در واقع این به این معنی است که اپلیکیشن شما در عمل کار نمی کند. اما چه مشکلی وجود دارد که نتیجه کار با موفقیت مواجه نمی شود؟ 

دانستن قوانین موفقیت یک اپلیکشن، آینده کاری شما را مشخص می کند. مهم نیست که قرار است اپلیکیشن شما چه کند. مهم این است که ساخت اپلیکیشن موبایل سفری است که نیاز به تجربه و تلاش زیاد دارد. 

در اینجا سراغ بررسی تجربیات Xtreme Labs می رویم. شرکتی که در سال ۲۰۰۷ تاسیس شد و به شرکت های مختلفی در سراسر جهان کمک می کند تا چطور در دنیای محصولات موبایل به موفقیت برسند.

وقتی در مورد موفقیت یک اپلیکیشن موبایل صحبت می کنیم باید به ۳ مرحله مختلف توجه کنیم: اکتشاف، محصول و کارایی. در زیر این سه مرحله، ۸ قانون برای ساخت و توسعه اپلیکیشن موبایل وجود دارد که امروز به آنها می پردازیم.